جدول جو
جدول جو

معنی بزم آراستن - جستجوی لغت در جدول جو

بزم آراستن(مُ)
مجلس عیش برپا ساختن:
صد بزم بیارائی هر جا که تو بنشینی
صد شهر بیاشوبی هر جا که تو برخیزی.
خاقانی.
اسباب طرب جمع کن و بزم بیارای
اطباق سموات چه گسترده و چه طی.
نزاری (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رزم آراستن
تصویر رزم آراستن
هنرمندی کردن در جنگ، مهیا کردن مقدمات جنگ
فرهنگ لغت هوشیار